به نقل از پایگاه مـهر مـیهن

الف) قوم فارس

ارباب لغت و فرهنگ نامـه ها درون باره ی واژه ی فارس مـی گویند : آداب رسوم ایرانی به زبان انگلیسی ( فارس بهانی اطلاق مـی گردد کـه از مردم ایران بوده ، آداب رسوم ایرانی به زبان انگلیسی زبان فارسی بدانند ) . آداب رسوم ایرانی به زبان انگلیسی فارس از اقوام پارسه هستند ، هخاان و ساسانیـان کـه از پادشاهان ایران محسوب مـی شوند ، از آن قوم اند . آداب رسوم ایرانی به زبان انگلیسی شماری از محققان ، فارس را درون مقابل ترک قرار دادند علت این موضوع درون خلال این گفتار روشن خواهد شد . منطقه ی فارس تقریبا از یـازده قرن پیش از مـیلاد ، محل سشجاع ترین و رشید ترین طوایف آریـایی موسوم بـه پارس هست ، بـه همـین دلیل آن منطقه را پارس گفته اند ، درون این سرزمـین کهن آثار تمدن سه هزار ساله وجود دارد

ب ) قوم بلوچ

این قوم ، دلیر شجاع و صحرا نشین توصیف شده اند . قوم بلوچ ساکن بلوچستا ن اند ، این قوم همچنان اصیل باقی مانده و طوایف خارجی کمتر درون ان نفوذ کرده اند ، بلوچها همواره درون برابر بیگانگان سر سختانـه مقاومت و پایداری نمودند ، آنان دارای لهجه ی ویژه مـی باشند کـه به لهجه بلوچی معروف هست .

ت) قوم ترک

این قوم نخستین بار درون قرن ششم مـیلادی دیده شده هست ، اینان درون این قرن ، دولتی تاسیس د کـه از مغولستان و سر حد شمالی چین که تا در یـای سیـاه امتداد داشت . سلسله های ترک کـه در ایران درون دوره ی اسلامـی حکومت را بـه دست گرفتند ، غزنویـان ، سلجوقیـان و خوارزمشاهیـان بودند . شایـان ذکر هست که بین قوم ترک و آذری ، تفاوت بـه چشم مـی خورد آذری یکی از لهجه های ایرانی هست که درون ادامـه بـه آن پرداخته خواهد شد .

ث) قوم گیل و گیلک

گیل درون گذشته بـه بخش کوهستانی دیلم اطلاق مـی شد و مردمان آن دیـار را دیلمان مـی گفتند . این مردم امروزه درون استانی موسوم بـه گیلان کـه در جنوب درون یـای خزر واقع هست زندگی مـی کنند . زبان این قوم گیلکی نامـیده مـی شود .

پ)  قوم  عرب

قوم عرب یـا تازی از نژاد سام اند و به انان قوم سامـی هم مـی گویند ، این قوم درون گذشته ساکن شبه جزیره ی عربستان بوده کـه در جنوب غربی آسیـا قرار دارد اعراب بعد از ظهور  اسلام و گسترش آن بـه ایران پا بـه این کشور گذاردند 

س) قوم لر

این قوم از اقوام چادر نشین ایران هست که همواره درون کوهستانـها زندگی مـی کنند . قوم لر درون جنوب غربی ایران اقامت دارند و اکنون پراکنده شده اند و در حال حاضر استانی بـه نام این قوم نجیب ایرانی موسوم بـه لرستان وجود دارد . اینان درون درون خویش بـه طوایف گوناگونی تقسیم مـی شوند ، زندگی لرها کوچ نشینی از ییلاق بـه قشلاق و بالعاست .

ش) قوم کرد

قوم کرد نژادی با سابقه اند ، اما خاستگاه این قوم دقیقا روشن نیست و صاحبنظران درون باره ی منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدی دارند . درون مورد نژاد آنان نیز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده ای نژاد آنان را تورانی و سامـی مـی خوانند ، گروهی آنان را از نژاد آریـایی و ایرانی اصیل مـی دانند . شماری از عوامل سیـاسی و تاریخی این قوم را متفرقه و پراکنده ساخته کـه هم اکنون درون چند کشور کـه مـهمترین آن ایران ، ترکیـه و عراق هست زندگی مـی کنند . شواهد تاریخی و فرهنگی و نیز آداب و رسوم این قوم نشان مـی دهد کـه آنان از اقوام با سابقه و اصیل ایران بـه شمار مـی روند .

زبان و لهجه های ایرانی

در این بخش از گفتار ، زبان و لهجه های ایرانی رایج درون ادوار گوناگون تاریخ ایران بررسی مـی شود . زبان فارسی همواره مانند ماه آسمان بوده و سایر زبانـها و لهجه ها بسان قمرها درون کنار آن درخشیده اند . زبانـها و لهجه های ایرانی کـه به مرور زمان تحول و تکامل یـافتند را مـی تواند بـه دسته های زیر تقسیم کرد : زبانـهای ایرانی کهن ، زبانـهای ایرانی مـیانـه ، زبانـهای ایرانی کنونی . زبان  های ایرانی کهن و مـیانـه ، امروزه اصلا رایج نیستند و تنـها بر اساس مدارکی که  از انـها بجا مانده هست شناخته مـی شوند . یکی از زبان های بسیـار کهن ایرانی زبان ( مادی ) هست .

این زبان بـه سلسله ی شاهان مادی و مردم مغرب و مراکز تعلق داشته هست . تنـها شواهد و مدارکی کـه منبع اطلاعاتی محققان نسبت بـه این زبان هست ، جملات و عباراتی هست که درون کتیبه های شاهان هخا کـه جانشین شاهان ماد بودند ، بـه جا مانده هست .

زبان اوستایی نیز درون شمار زبان های کهن ایران  قرار دارد . این زبان متعلق بـه یکی زبان از نواحی شرق و شمال شرقی ایران بوده هست .

کتب مقدس ودینی اوستا درون ادوار مختلف بدین زبان تالیف شده هست . خطی کـه کتاب اوستا بـه وسیله ی آن نوشته شد ، بـه خط اوستایی معروف هست و این خط درون اواخر دولت ساسانی از خط پهلوی استخراج و تکمـیل گردیده هست ، از سوی دیگر معلوم نیست کـه این زبان از چه زمانی از رواج افتاده هست . تنـها اثر این زبان ، کتاب مقدس زرتشتیـان هست . گفته مـی شود کـه تمام آثاری کـه از زبان فارسی باستان درون دست هست ، بـه خط مـیخی نوشته شده هست . زبان قوم پارت ، پارت از اقوام شمال شرقی ایران هست زبان پارتی درون عهد اشکانیـان رواج داشته هست . آثاری کـه از این زبان بر جای ماند یـا بـه خط پارتی و یـا بـه خط مانوی . زبان شناسان زبان های ایرانی را بر حسب شباهت صوتی ، دستوری و لغوی بـه دو دسته اساسی تقسیم مـی کنند . نخست دسته ی غربی و دوم دسته ی شرقی زبان های فارسی باستان ،مادی ، فارسی (پهلوی ) پارتی و فارسی کنونی بـه دسته ی غربی تعلق دارند . زبانـهای سغدی ،سکایی و خوارزمـی بـه دسته شرقی تعلق دارند.  این تقسیم بندی درون زبان ها و گویش های امروزی ایران نیز کاربرد دارد .

بدین  معنی کـه فارسی ، کردی ،لری ،  بلوچی و لهجه های سواحل جنوبی دریـای خزر و نیز گویش های مرکزی و جنوبی ایران ، بـه دسته ی عربی تعلق دارند . با این مقدمـه مباحث زبانـهای ایرانی مـیانـه آغاز مـی گردد.

فارسی مـیان

این زبان کـه صورت مـیانـه ی فارسی باستان و فارسی کنونی هست ، درون دوران ساسانیـان زبان رسمـی ایران بوده هست . آثاری کـه از این زبان باقی مانده عبارت هست از کتیبه های دوره ی ساسانی ، کتا ب ها ی پهلوی ، عباراتی کـه بر سکه ، مـهر ،نگین و ظروف نوشته شده هست .

ادبیـات پیش از اسلام ایران با آثار زبان پهلوی متجلی هست ، این آثار برخی درون دوره ی ساسانی و شماری درون حدود قرن سوم هجری تدوین شده هست . فارسی کنونی دنباله ی زبان پهلوی هست ، اما شمار زیـادی از لغات پارتی از زمان اشکانیـان ، درفارسی مـیانـه درون پهلوی و در نتیجه فارسی کنونی راه یـافته هست . قبل از آنکه بـه موضوع خط زبان فارسی پرداخته شود ، مبحث سوم یعنی گویش ها ، لهجه ها و زبان های کنونی ایران یکی بعد از دیگری بطور فشرده از نظر مـی گذرد . لهجه ها و زبان های ایرانی کـه امروزه متداول مـی باشد و از قفقاز که تا فلات پامـیر و از عمان که تا آسیـای مرکزی با آن سخن مـی گویند . از تنوع و تکثر فراوان برخوردار هست ، اما زبان فارسی بـه دلیل ادبیـات پردامنـه  و اعتبار تاریخی و نفوذ آن درون سایر زبان ها و لهجه های ایرانی و نیز بـه سبب که تا ثیر آن درون چند زبان غیر ایرانی مانند ترکی ، وارد شده ، اهمـیت خاص و قابل توجهی درون منطقه  یـافته  هست .

1-زبان آسي 

این زبان درون بخشی از نواحی کوهستانی قفقاز مرکزی رایج مـی باشد ، زبان آس ها با زبان سغدی وخوارزمـی  ارتباط   نزدیک دارد ، زبان شناسان معتقدند زبان فارسی درون زبان آسی تقریبا نفوذ نیـافته هست .

2-   یغنوبی

این زبان مـیراث و باز مانده ی یکی از لهجه های سغدی بـه شمار مـی رود ، این زبان همچون دیگر لهجه های ایرانی  بسیـاری از لغات فارسی و عربی خویش را اقتباس و به عاریـه گرفته هست .

3-   پشتو

این زبان زبان محلی مردم افغانستان هست . زبان فارسی و عربی آن را تحت تاثیر قرار داده ، درون آن نفوذ یـافته اند ، زبان پشتو امروزه درون افغانستان بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته هست . این زبان بسیـاری از خصوصیـات و ویژگی زبان های ایرانی را حفظ کرده هست .

4-  بلوچی

زبان بلوچی درون قسمتی از بلوچستان و همچنین درون بعضی از نواحی ترکمنستان رایج هست . بلوچی را زبان شناسان از گروه شمالی زبا ن های غربی ایران مـی دانند . زبان بلوچی علاوه بر واژه های فارسی بعضی از لغات سندی را نیز اقتباس کرده هست . این زبان لهجه های گو ناگون و متنوعی دارد کـه مـهمترین آنـها بلوچی غربی و بلوچی شرقی هست .

5- سغدی 

این زبان درون کشور سغد کـه سمرقند و بخارا مرکز آن بوده رایج بوده هست . زمانی زبان سغدی زبان بین المللی آسیـای مرکزی بـه شمار مـی رفت . زبان سغدی که تا قرن پنجم هجری درون نواحی خود درون کنار فارسی رواج داشت .

6-    سکایی (ختنی)

زبان یکی از اقوام سکایی مشرق هست ،  کـه زمانی بر ختن حکومت داشتند . این زبان هنگام حکومت آنان درون آن دیـار رایج گردید .

7-  خوارزمـی :
این زبان که تا قرن هشتم هجری رایج بوده هست ، خوارزمـیان با این زبان سخن مـی گفتند . بعدها این زبان جای خود را بـه زبان فارسی و ترکی داده هست .

8- گیلکی

سواحل دریـای خزر لهجه های گوناگون و متنوعی دارد کـه گیلکی ،مازندرانی و طالشی از آن جمله هست . لهجه های مازندرانی و گیلکی ادبیـات محلی قابل ملاحضه ای دارند . لهجه ی مازندرانی صاحب آثار معتبری بوده متاسفانـه بیشتر آن از مـیان رفته هست .

9- کردی

زبان کردی کـه مردم نواحی غربی و شمال غرب و جنوب غربی و طوایفی درون شمال و مشرق ایران و گروهی از مردم درون ترکیـه ، عراق ، سوریـه و قفقاز با آن تکلم مـی کنند ، بدون شک از زبان های هند و ایرانی و یکی از شاخه های فارسی باستان هست . از ویژهها و مشخصات برجسته ی این زبان ، سلاست و روانی و عدم اختلاط زیـاد با زبان های غیر ایرانی هست . ولی براثر قرابت ونزدیکی و ارتباط با ترک ها و عرب ها شماری از لغات ترکی و عربی درون آن رخنـه کرده هست . درون باره ی زبان کردی پرسشی وجود دارد کـه پاسخ گفتن بـه آن اندکی دشوار هست و آن اینکه چرا زبان کردی دارای شعب و گویش های گوناگون و متعدد هست . برخی از محققان و مورخان گفتند کـه زبان کردی چون از وانـه ی معتبری از کتب علمـی و ادبی و تاریخی برخوردار نبوده هست بدین شکل درون زمان طولانی دچار تغییرات هست . زبان کردی لهجه های زیـادی دارد . مانند مکری ، سلیمانیـه ای ، سنندجی ، کرمانشاهی ، بایزیدی ، زندی ، زازای ، لولو ، عونیکی ، محمودی ، شیروانی ، اردلانی ،سورانی ، چکوانی ، عبدوئی ، پسانی ، اورامـی و دروزکی . این زبان مانند زبان فارسی و برخلاف زبان بلوچی و پشتو درون طول زمان دچار تغیرات فراوانی شده هست .

10-  لری

یکی از لهجه های ایرانی لری هست که کم و بیش از ادبیـات برخوردار هست .

11- آذری
نام زبان قدیم ساکنان آذربایجان هست . اذری یکی از لهجه های ایرانی محسوب مـی شود . اکنون نیز درون بعضی از قرا و روستا های آن استان با ان تکلم مـی کنند . علاوه براین قسمتی از قفقاز هم با آن سخن مـی گویند . گفته مـی شود ترکان عثمانی و به دلیل آنان گروهی از خاور شناسان ، ( آذری ) را بـه لهجه ی  ترکی معمول و متعارف درون آذربایجان اطلاق کرده اند . زبان آذری آذربایجان ایران ، کشور آذربایجان امروز با ترکی غربی قرابت و نزدیکی دارد . همـین لهجه و زبان نیز بـه مرور زمان تحت تاثیر لغات و دستور زبان فارسی قرار گرفته است

12- فارسی

همان گونـه کـه اشاره شد زبان فارسی کنونی دنباله ی زبان فارسی مـیانـه (پهلوی ) و فارسی باستان هست . زبان فارسی از قوم پارس سرچشمـه مـی گیرد . گذر زمانی زبان رسمـی و ادبی ایران بوده هست . ظهور دین اسلام ، تحول مـهمـی درون عرصه های مختلف اجتماعی بر جای گذارده هست ، کـه زبان رسمـی ایران نیز از آن مستثنی نبوده هست . فارسی بعد از اسلام با خط عربی نوشته شد ، درون حالی کـه قبل از آن با خط پهلوی بـه نگارش درون آمد . زبان فارسی درون قواعد دستوری نیز دنباله ی فارسی مـیانـه هست و با آن تفاوت چندانی ندارد . زبان فارسی از مـیان زبان های جدید ایرانی تنـها زبانی هست که ادبیـات وسیع و طراز اول بـه وجود آورد و نیز درون همـه ی لهجه های ایرانی تاثیر قوی گذارده هست گفته مـی شود درون مدت دو هزارو ششصد سال که تا کنون چهار زبان عمده درون ایران متداول بوده و از هر چهار زبان آن آثاری بر جای مانده هست ( زبان اوستا ) ، (پارسی باستان ) ، ( پهلوی ) و ( زبان دری ) یـا فارسی امروز . از قرن سوم و چهارم بـه بعد ، یعنی بعد از تشکیل دربارهای مشرق درون عهد اسلامـی ، زبان فارسی بـه صورت رسمـی درون آمد . و اسامـی مختلفی هم بر آن نـهادند ، مانند : دری ، پارسی و فارسی . این زبان چون جنبه ی درون باری و اداری یـافت ، زبان شعر و نثر آن نواحی شد و اندک ، اندک شاعران و نویسندگان با این زبان بـه شاعری و نویسندگی مشغول شدند ، و چندی نگذشت کـه استادان مسلمـی مانند رودکی ، دقیقی ، فردوسی وائی ظهور د ، و با این لهجه آثار گرانبهایی خلق د و کتابهای گران سنگی منتشر ساختند . بعد از رسمـیت یـافتن این لهجه شاعران و نویسندگان نواحی دیگر ایران نیز از آن بهره جسته اند . شایـان ذکر هست لهجه ی " دری " بعد از آنکه بـه عنوان زبان و لهجه ی، رسمـی سیـاسی و ادبی درون همـه جای ایران انتشار یـافت بر همان وضع اصلی و ابتدایی خود باقی نماند . و شعرای نواحی مرکز و مغرب و شمال و جنوب ایران هر یک مقداری از مفردات و ترکیبات لهجه های محلی و منطقه ای خویش را درون ان امـیختند و از سوی دیگر زبان عربی هم درون ان بـه همـین نحو که تا ثیر گذاشت .

تعامل و خدمات متقابل فارسی و عربی برخی از متفکران معتقدند : (تاثیر زبان عربی بر فارسی و تلاش اندیشمندان ایرانی درون گسترش ادبیـات و فرهنگ و زبان عربی موجب گردید ، که تا زبان فارسی بـه ان مرحله ای از شایستگی کـه سزاوار ان بوده هست دست نیـازد ) . اکنون مناسب بـه نظر مـی رسد . ابعاد مختلف این بحث از زاویـه های گو ناگون مورد بررسی قرار گیرد .فارسی درون گذشته با خط پهلوی نوشته مـی شد ، اما هنگامـی کـه دین اسلام گسترش یـافت و ایرانیـان آن را پذیرفتند درون وهله ی اول خط زبان فارسی را دگرگون ساختند . لازم هست ابتدا علل و عوامل این دگرگونی ارزیـابی شود : خط پهلوی صعوبت و دشواری بسیـاری داشت ، و از سوی دیگر نقص فراوان درون ان وجود داشت این دو عامل موجب گردید کـه خط پهلوی بـه سرعت فراموش گردد و به جای ان خط عربی رسمـیت یـابد . البته خط عربی هم خالی از نقص و مشکلات نبود ، اما خط عربی با همـه ی نقص ها و مشکلاتی کـه داشت ، به منظور فارسی زبا نان ایران بمراتب از خط پهلوی آسان تر بود . هیچ گاه عربی درون ایران مانند یک زبان عمومـی و رسمـی رایج نبوده ، بـه هیچ وجه بر لهجه های عمومـی و ادبی ایران شکست وارد نساخت . بـه عبارت رساتر از مـیان همـه ی ملل مطیع عرب تنـها  ملتی کـه زبان و فرهنگ خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ، ملت سخت کوش ایران هست . ایرانیـان که تا جایی کـه لازم بود زبان خود را حفظ د ، آن را درون زبان عربی محو نساختند سوال این هست که پذیرفتن اسلام مگر انسان را ملزم مـی کند کـه زبان مادری خود را کنار بگذارد و به عربی سخن بگوید ؟ درون قر ان و روایـات و قوانین اسلام کی  و کجا چنین چیزی را مـی توان یـافت ؟ درون اسلام اصلا مساله ی زبان مطرح نیست ، که تا اینکه احیـای زبان فارسی بـه خاطر مبارزه با اسلام یـا بد بینی بـه زبان عربی تلقی شود عربی چون زبان دین و قر ان بود ، همـین امر ایرانیـان را بر ان داشت که تا در احیـای لغت عربی و قواعد ان مجدانـه ، بکوشند بـه گونـه ای کـه اعراب بـه اندازه ی ایرانیـان بـه زبان عربی خدمت ند . اگر اشخاص و افراد برجسته به منظور این زبان احترام افزونتری نسبت بـه زبان مادری خود قایل بودند بدین علت بود کـه این زبان متعلق و وابسته بـه دین هست ، نـه بـه یک قوم معین و به همـین دلیل احترام و علاقه مندی بـه ان را توهین بـه ملت و ملیت خود تلقی نمـی د . احساس افراد ملل غیر عرب این بود و بس مولوی زبان عربی را زبان دین و زبان مادری را زبان ملت تلقی مـی کند و مـی گوید : پارسی گو گر چه تازی خوشتر هست عشق را خود صد زبان دیگر هست نا گفته پیداست کـه مولوی زبان عربی را بر فارسی کـه زبان مادری اوست ترجیح داده هست چرا ؟ بـه این دلیل کـه زبان عربی زبان دین هست . توجه و نگاه ایرانیـان بـه زبان فارسی بـه عنوان ضدیت با اسلام یـا عرب نبوده هست و اینان زبان عربی را زبان بیگانـه نمـی پنداشتند ، بلکه انـها زبان عربی را زبان اسلام مـی دانستند ، چون اسلام متعلق بـه همـه هست ، زبان عربی را نیز چنین مـی پندارند و نگاه انان بـه زبان عربی نگاه قومـی نیست ، اما زبان های دیگر مانند فارسی،ترکی ،انگلیسی  ، فرانسوی ، و آلمانی زبان یک قوم و ملت هست . اما علاقه ی مسلمانان بـه زبان عربی صرفا بـه این جهت هست که زبان یک کتاب بزرگ هست ، بـه نام قر ان و هر چه قواعد و دستور ا ین زبان بـه رشته ی تحریر درون امده به منظور قرآن بوده هست نـه به منظور زبان یک قوم حافظ درون غزل معروف خویش مـی گوید :

اگر چه عرض هنر پیش یـار بی ادبی است

زبان خوش و لکن دهان پر از عربی است

بنابراین ، اسلام توجه بـه ملت یـا قوم مخصوص ندارد که تا بخواهد زبان و ادب انـها را بـه رسمـیت شناخته ، و یـا از رسمـیت بیندازد .

اما درون احادیث دیده مـی شود کـه رهبران آیین اسلام بـه زبان سایر ملل – از جمله فارسی – احترام گذاشته و با خوش رویی بر آن برخورد کرده اند . مسعودی درون ( التنبیـه و الا شراف ) نقل مـی کند . زید بن ثابت بـه دستور پیـامبر (ص) زبان های فارسی ، رومـی ، قبطی و حبشی را آموخت و سمت مترجمـی پیـامبر را داشت . مضافا بر این درون توابع آمده کـه حضرت امـیر (ع) گاهی بـه زبان فارسی تکلم مـی فرمودند . شماری از صاحبنظران بر این باورند کـه دین یـا زبان فارسی نیرو بخشید . بزرگترین فرق مـیان این دوره همـین هست . این انفاق موجب گردید فارسی نوین از نظر ادبیـات نیرو گرفته و جهانگیر گردد ، این برتری را درون زبان پهلوی نمـی توان یـافت . بعد از فتوحات و پیروزی و توسعه ی حکومت خلفا و ایجاد تمدن اسلامـی بر موفقیت زبان عربی افزوده شد و این زبان فراگیر شد و زبا ن رسمـی مسلمانان قلمداد گردید . از این رهگذر ادیبان و دانشمندان ایران تالیفات و مصنفات گران سنگ خویش را بیشتر بـه این زبان تالیف مـی د ، چنانکه پیداست ادب ، تاریخ ، طب ، ریـاضی و نجوم همـه و همـه بـه زبان عربی تحریر شده هست . ممکن استی بپرسد کـه چرا زبان دین عربی هست ؟ البته این سوا ل و پاسخ درون این گفتار کوتاه و مختصر نمـی گنجد . اما بـه طور اجمالی مـی توان گفت : زبان عربی مزایـا و برجستگی هایی دارد کـه دیگر زبان ها ندارند . این زبان با توجه بـه کثرت و زیـادی ضمایر ، تفاوت ضمایر ، تثنیـه ، مفرد ، جمع و تفاوت های مذکر و مونث داشتن انواع گوناگون جمع ، نظیر جمع قلعه ، جمع کثرت ، جمع صحیح و نیز داشتن کنایـات و استعاره های فراوان و بالا خره تفاوت معنای یک لفظ درون قبایل مختلف ، از امکانات فراوانی به منظور بیـان بیشترین حجم از مطالب درون کمترین حجم از الفاظ هست ، بدون آنکه از الهام گویی و نارسایی برخوردار بوده باشد . درون خاتمـه توجه خوانندگان محترم بـه اصل 16 قانون اساسی جمـهوری اسلامـی ایران جلب مـی شود کـه زبان عربی را درون کنار فارسی قرار داده ، مانند اصل پانزده و استدلال مناسبی نیز به منظور آن اورده هست ، بدین شرح : (از آنجا کـه زبان قر ان و علوم و معارف اسلامـی عربی هست و ادبیـات فارسی کاملا با ان آمـیخته هست ، این زبان حتما پس از دوره ی ابتدایی که تا پایـان دوره ی متوسطه درون همـه ی کلاس ها و در همـه ی رشته ها تدریس شود ) .

فارسی ، زبان مشترک اقوام ایرانی

در این بخش از گفتار ، نحوه ی تحو ل و تکامل زبان فارسی و جانبداری اقوام ایرانی از زبان رسمـی و ملی ایران و همچنین تاثیر زبان فارسی برشماری از السنـه ی خارجی و نیز شیوه ی پادشاهان گوناگون ایرانی درون مواجهه با زبان ملی مورد بررسی و تحقیق قرار مـی گیرد . زبان رسمـی و ادبی ایران زمـین درون دوره ی  ساسانیـان ، لهجه ی پهلوی جنوبی یـا پهلوی پارسی بود . این لهجه چون رسمـی و عمومـی بوده درون دربار ادارات دولتی و حوزه های روحانی زردشتی بـه کار مـی رفت . این لهجه درون همان حال ، زبان کلیساهای ایران بـه شمار مـی رفت . با حمله ی مسلمانان بـه ایران و بر افتادن دولت ساسانیـان ، بـه رسمـیت لهجه  ی پهلوی لطمـه ی سختی وارد گردید : لکن بـه هیچ وجه نمـی توان پایـان حیـات ادبی آن لهجه را مقارن با ان حادثه و اتفاق تاریخی دانست ، زیرا بـه اعتقاد کارشناسان و مورخان بعد از ان حادثه ی تاریخی آن لهجه درون شمار لهجه های زنده قرار داشت و دارای اثار ادبی تاریخی و دینی بوده هست . زبان فارسی درون قرن سوم هجری چهره ی خویش را درون شعر و نظم – کـه زبان دل و ترجمان احساسات هست – نمایـان ساخت و سمت و سوی کمال گرفت ، ولی نثر فارسی قریب بـه یک قرن بعد نشو ونما یـافت و به تدریج راه تکامل درون پیش گرفت . درون عصر سامانی یعنی درون قرن چهارم ، دوره ی بلوغ و رشد  ادب فارسی آغاز گردید . درون این عصر گویندگان و شاعران فارسی گو ظهور د . خاندان سامانی یکی از خاندان های اصیل ایرانی هست که نسل آن بـه بهرام چوبین سردار مشـهور سامانی مـی رسد . شاهان این خاندان درون احترام بـه مـیهن و بزرگداشت مراسم ملی و احیـای سنن قدیم ایران – بویژه درون ترویج زبان فارسی – نـهایت سعی و کوشش را بـه کار بستند . اینان به منظور گسترش و ترویج زبان ملی ، همواره شاعران ، نویسندگان و مترجمان را مورد تشویق و احترام قرار مـی دادند . بـه عنوان نمونـه ، هنگامـی کـه دیدند کتاب ( کلیله و دمنـه ی ) پهلوی ، مدروس شده و ممکن هست مردم ایران براثر رغبتی کـه بدان دارند از ترجمـه ی عربی آن کـه به دست عبدا لله پسر مقفع صورت گرفته بود ، استفاده کنند ، بـه ترجمـه ی آن از تازی بـه نثر پارسی فرمان دادند .

از ویژگی مـهم دوره ی سامانی تدوین تاریخ ایران و داستان های ملی این مرز و بوم بـه زبان فارسی هست . درون این دوره یعنی قرن چهارم ، نثر فارسی بسیـار ساده و خالی از صنایع لفظی بود . درون نثر این دوره و تمام آثاری کـه به روش و سبک این عهد تحریر شده ، اثری از لغات مشکل عربی نیست . محققان و صاحبنظران ، نثر این دوره را نثری روان و طبیعی و مبتنی بر تکلم عموم و با جمله های کوتاه و روشن وخالی از ابهام ارزیـابی مـی کنند . درون قرن پنجم و ششم ، زبان فارسی با زبان عربی بیشتری پیدا کرده ، زمـینـه ی مناسبی هم فراهم گردید که تا واژه های ترکی درون ان راه یـابد ، درون این برهه از زمان حرکت مثبت و قابل توجه ، انتشار و گسترش زبان فارسی درون خارج از ایران مـی باشد . درون قرن پنجم و ششم غزنویـان ، سلجوقیـان و خوارزمشاهیـان بـه قدرت رسیدند ، درون واقع حکومت های ایرانی بر چیده شده ، غلامان و قبایل ترک نژاد روی کار آمدند و مورخان و ادیبان بر این باورند کـه دو عامل موجب گردید کـه زبان ترکی و عربی درون فارسی راه یـابند .نخست آنکه سپاهیـان و کار گزاران دولتی و مقامات حکومتی ترک زبان بودند ، لغات و واژه های ترکی بـه وسیله ی آنان درون زبان فارسی راه یـافت . دوم اینکه راه یـابی زبان عربی درون فارسی علل متعدد داشته هست که عمده ترین آن این هست : درون این زمان تعلیم و تعلم زبان عربی بـه طور گسترده درون ایران رایج شده بود . دیگر اینکه دین مبین اسلام درون ایران درون حال گسترش بود و مردم نیز علاقمند بودند که تا قر آن و احادیث شریف را بیـاموزند ، تردیدی وجود ندارد فراگیری عربی درون حد وسیع و آموزش مبانی دینی موجب مـی گردد که تا لغات و واژه های بسیـاری درون زبان فارسی راه یـابد . گفتنی هست لغات ترکی کـه در فارسی رخنـه کرده هست ، درون مقایسه با واژه های عربی بسیـار نا چیز و غیر قابل ملاحضه مـی باشد . اما اینکه چگونـه زبان فارسی درون این برهه از زمان درون خارج از ایران گسترش یـافت ، درون جای دیگر بدان پرداخته خواهد شد . زبان فارسی از اوایل قرن هفتم تمام دست آورد های خویش را بر باد داد ، وضعیت عمومـی زبان فارسی از و ادب ایرانی بحرانی بود . درون آغاز قرن هفتم حمله ی مغو لان خونخوار بـه سرداری چنگیز بـه ایران صورت پذیرفت . حملات وحشیـانـه ی خونخواران مغول از بزرگترین و دردناکترین مصائب تاریخی ایران محسوب مـی شود . درون این حمله ی وحشیـانـه ی بدویـان ، همـه ی پایگاه ها و مراکز علمـی و ادبی این سرزمـین از بین رفت ، اوضاع نظم و نثر فارسی درون این دوران بـه اوضاع اجتماعی آن هنگام باز مـی گردد . صاحبان خرد و تحلیل گران امور ادبی معتقدند : درون قرن نـهم زبان فارسی بحرانی را کـه از قرن هفتم و هشتم آغاز گردیده بود ، ادامـه داد : و متاسفانـه بـه سوی انحطاط رفت . اسباب و علل این انحطاط بـه شرح زیر هست : نخست اینکه ، زبان ترکی با حمله ی مغول بـه ایران رواج و گسترش یـافت و در مراکز نظامـی و اداری راه یـافت . این امر زیـان بزرگی به منظور زبان فارسی محسوب گردید . دوم اینکه پایگاه ها و مراکز زبان فارسی درون خراسان و عراق و دربارهای خاص ادب از مـیان رفت . سوم اینکه ، اساتید زبان فارسی کـه معلم بودند و به آموزش دیگران اشتغال داشتند درون این دوره همگی از بین رفتند . بنابراین زبان فارسی درون این عصر و زمان ماجراهای ناگوار و درد ناکی را پشت سر گذارده هست . زبان فارسی و ادب ملی بعد از بحران بـه وجود آمده انتظار داشت که تا خسارات گذشته با گسترش و توسعه ی ادبیـات فارسی جبران گردد . از آغاز قرن دهم که تا اواسط قرن دوازدهم صفویـان روی کار آمده ، قدرت را بـه دست گرفتند . دوره ی صفویـان از حیث سیـاسی ، مدنی ، اقتصادی و هنری یکی از دوران های مـهم و قابل ملاحظه ی ایران هست . اما از حیث علم و ادب چندان موفقیت آمـیز نبوده هست . ادبیـات فارسی درون عهد صفویـان مراحل انحطاط را سپری کرده هست . درون اوایل این دوره متاسفانـه لهجه ی ( آذری ) کـه از لهجه ها ی قدیم ایران درون آذربایجان هست ، از مـیان رفت . عده ای  علت آن را سترکان و تسلط امرا و بعضی از قبایل ترک درون آن ارزیـابی مـی کنند علاوه بر این سلاطین صفوی علاقه و توجه خاصی بـه زبان ترکی نشان مـی دادند و غالب اصطلاحات دیوانی ، درون باری و نظامـی ترکی بوده هست . درون مـیان مقامات و رجال دولت ، تکلم بـه زبان ترکی رواج داشت . از عجایب آن روزگار این هست که پادشاهان و سلاطین عثمانی بـه زبان فارسی سخن گفته و برای فراگیری آن اظهار علاقه مـی د ، اما صفویـان عشق خویش را بـه زبان ترکی درون معرض نمایش گذاردند . از اواسط قرن دوازدهم که تا اواسط قرن چهاردهم ، دوره افشاریـان ، زندیـان و قاجاریـان هست در دوران قاجار زبان فارسی دستخوش تحولات سریع گردیده هست ، درون این دوره اوضاع سیـاسی ، اجتماعی و اقتصادی ایران از ابتدای تاسیس سلسله ی قاجار ، با شتاب دستخوش تحول عمـیق و اساسی شد این تحولات درون زبان ادبی و ملی تاثیر شگرف گذاشت کـه به موجب آن دوره ی دیگری را درون فارسی فراهم ساخت . درون این دوره حکومت مرکزی واحد شکل گرفت . مراکز علمـی و پژوهشی احداث گردید . دانشگاه و موسسات علمـی درون تهران و برخی از شـهر های بزرگ ایجاد شد و صاحبان فکر و اندیشـه توانستند از پراکندگی نجات یـافته ، همـه درون یک مکان گرد آیند . پیدایش صنعت چاپ دست رسی همگان بـه دانش و دست آورد های علمـی روز را آسان ساخت . صنعت چاپ ، افزایش روزنامـه ها ، کتاب ها و خلاصه مطبوعات را بـه دنبال داشته هست ، تعداد زیـاد مطبوعات و افزایش تیراژ کتاب درون زمـینـه های مختلف و نیز رونق تجارت و بازرگانی ، پیدایش حرفه ی ترجمـه ، زبان فارسی را درون تمام ابعاد متحول ساخت . حکومت ها درون این دوران بـه زبان فارسی علاقه نشان داده ، همواره بـه توسعه و گسترش آن درون داخل و خارج که تا کید مـی ورزیدند . و برخی از پادشاهان خود شاعری توانمند بودند . درون قوانین و مقررات آنان ، فارسی ، زبان ملی اعلام شد . درون خاتمـه اصل پانزدهم قانون اساسی جمـهوری اسلامـی کـه با رای مردم تصویب گردید و زبان فارسی را زبان ملی و سایر لهجه ها و زبان های ایرانی را درون کنار آن معتبر و محترم مـی شناسد و به عبارت دیگر فارسی را زبان مشترک اقوام ایرانی معرفی مـی کند ، از نظر خوانندگان مـی گذرد . زبان و خط رسمـی و مشترک مردم ایران فارسی هست .

اسناد و مکاتبات و متون رسمـی و کتب درسی حتما با این زبان و خط باشد . ولی استفاده از زبان های محلی و قومـی درون مطبوعات و رسانـه های گروهی و تدریس ادبیـات انـها درون مدارس درون کنار زبان فارسی آزاد هست .

اهمـیت زبان فارسی و ضرورت گسترش آن درون آسیـا و جهان

برخی از زبان ها ، با اینکه بـه اندازه ی عربی و فارسی قدمت و ریشـه درون تاریخ ندارند ، اما از لغت نامـه ی جامع و روش و شیوه ی آسان فراگیری بر خوردار مـی باشند . ایرانیـان و اعراب از ابتدا بـه فکر تدوین فرهنگ لغت نبوده ، شاید علت اصلی آن این باشد کـه ایرانیـان چون زبان فارسی زبان مادری آنان هست ، خود را از نگارش و تحریر لغت نامـه فارسی بی نیـاز دانسته و کمتر بـه تالیف فرهنگ زبان خویش توجه کرده اند . هنگامـی کـه زبان عربی زبان دینی ایرانیـان شد ، آنان بـه نگارش و تحریر قاموس های عربی همت گماردند . زبان فارسی نیز بـه دست دانشمندان ملل مجاور مانند : هندوستان و ترکیـه – کـه زمانی فارسی زبان رسمـی درون بار یـا زبان ادبی مملکت آنان بود و ضرورت تدوین فرهنگ لغت فارسی احساس شد – بـه نگارش و تدوین ان پرداختند ، اما چون انـها اهل این زبان نبودند ، اشتبا هاتی درون نوشته ی آنان پیدا مـی باشد . موضوعی درون تاریخ زبان فارسی رخ داد کـه قابل توجه و مطالعه هست و ان انتشار زبان فارسی درون خارج از ایران هست در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم دو تن از شاهان پیروز ایران ، یعنی ناصر الدین سبکتکین و پسر او یمـین الدو له محمود شروع بـه پیشرفت و فتوحاتی درون ولایت سند د . درون عهد این دو پادشاه و جانشینان آنان هندوستان بـه اطاعت سلاطین غزنوی درون آمده ، حکام ، عمال و سربازان ایرانی نزاد متکلم بـه لهجه های ایرانی و معتاد بـه ادبیـات دری بودند ، بـه همـین سبب توقف آنان درون هندوستان و حکم روایی آن سامان باعث نشر زبان فارسی دری درون این اراضی شد ، بویژه اینکه زبان رسمـی دربار غزنوی پارسی دری بود . بعد از تسلط سلاجقه برایران دسته ای از انان آسیـای صغیر را تصرف و دولتی بـه نام دولت سلاجقه درون آن سامان بوجود آوردند . درون دربار سلاجقه ، مانند همـه ی سلوجوقیـان زبان رسمـی فارسی بود بـه همـین سبب درون این ناحیـه و حتی شام بتدریج زبان فارسی درون آن رواج یـافت ، سپس اندک اندک این منطقه از مراکز ادبیـات فارسی گردید .

اکنون ابزار و امکانات توسعه و گسترش زبان فارسی بـه مراتب از گذشته فراهم تر هست علاقه ی جهانیـان به منظور فراگیری و دانستن زبان فارسی فراهم مـی باشد ، اما تنـها جای همت و پشتکار خالی هست ایران تمدن چند هزار ساله دارد ، بـه همـین دلیل مردم جهان خواهان فراگیری زبان این تمدن مـی باشند . 

فارسی یکی از بزرگترین زبان های ایرانی هست که امروز با ان تکلم و کتابت مـی شود درون مـیان زبان های متعدد ایرانی ، فارسی یگانـه زبانی هست که درون قاره ی آسیـا بـه مقام و نفوذی دست یـافته هست . پهنـه و گستره ی زبان فارسی از شمال شرقی بـه اسیـای مـیانـه و از مشرق بـه چین و از جنوب بـه شبه قاره هندوستان و از مغرب بـه سراسر آسیـای صغیر سرایت کرده و قرنـها زبان ادبی و درباری هندوستان فارسی بوده هست ،هم اکنون زبان رسمـی دو کشور ایران و افغانستان فارسی است، اگر چه افغانستان پشتو را درون کنار آن هم دارد . درون کشورهای مجاور مانند تاجیکستان ، پاکستان ، هندوستان ، آذربایجان و عراق نیز بـه زبان فارسی تکلم و کتابت مـی کنند . ادبیـات فارسی و بویژه اشعار عشقی و عرفانی آن درون مـیان ادیبان جهان مقام شامخی دارد ، فارسی بـه لحاظ تاثیر گذاری بر زبان های عربی ، ترکی ، اردو و زبان های اروپایی مانند : فرانسوی، انگلیسی ، رومـی و غیره تاثیر جدی و قابل توجه گذارده هست . بـه هر تقدیر لازم هست متفکران و اندیشمندان تدابیری بیندیشند که تا فارسی را از وضع موجود رهانیده و به سکشرفت و ترقی برسانند .




[شناخت ایران - تیره ها و قوم های معروف ایرانی آداب رسوم ایرانی به زبان انگلیسی]

نویسنده و منبع |